خلاصه: سن به طور قابل توجهی بر نحوه درک خودنمایی یا دستکاری در ارزیابی دیگران از خود تأثیر می گذارد، به ویژه در زمینه عملکرد معمول قهرمان داستان. مطالعه آنها، که شامل کودکان دبستانی و بزرگسالان بود، نشان داد که ادراک صداقت، تواضع و شخصیت با رفتار معمولی قهرمان داستان تفاوت دارد و نشان میدهد که اظهارات نادرست با بزرگتر شدن کودکان به صورت منفیتر دیده میشوند. این درک ظریف از ارائه خود می تواند راهنمایی بهتری برای کودکان در ارزیابی ها و قضاوت های اجتماعی باشد.
حقایق کلیدی:
- تاثیر عملکرد معمول: این مطالعه نشان میدهد که ارزیابیهای ارائهی خود تحتتاثیر عملکرد معمول قهرمان داستان قرار میگیرد، با فروتنی کاذب یا دروغگویی که بر اساس رفتارهای گذشته متفاوت درک میشود.
- رشد مرتبط با سن: یافتهها حاکی از پیشرفت قابلتوجهی در درک ارائه خود از حدود سن 7 تا 10 سالگی است، با کودکان بزرگتر و بزرگسالان قضاوتهای دقیقتری در مورد شخصیت و شایستگی.
- ملاحظات زمینه فرهنگی و عملکردی: این مطالعه که با شرکتکنندگان ژاپنی انجام شد، همچنین به نیاز به تحقیقات بیشتر با در نظر گرفتن زمینههای فرهنگی و موقعیتهای مختلف عملکرد (خوب یا بد) اشاره میکند.
منبع: دانشگاه کوبه
هنگامی که افراد خود را توانا یا فروتن نشان می دهند، نحوه تأثیرگذاری این امر بر ارزیابی دیگران از توانایی و شخصیت واقعی فرد به عملکرد معمول او بستگی دارد. بنابراین محققان دانشگاه کوبی و دانشگاه ساسکس عامل مهمی را در درک ما از چگونگی ایجاد رابطه بین خودنمایی و ادراک با افزایش سن اضافه می کنند.
مردم می خواهند مورد پسند واقع شوند. در میان راههای بسیاری برای دستیابی به این هدف، اظهارنظر درباره خود برای دستکاری در ارزیابی دیگران، «خودارائی» نامیده میشود.
هم توانایی انجام این کار و هم تأثیری که بر ارزیابی دیگران از توانایی و شخصیت فرد می گذارد، با رشد کودکان و درک پیچیده تر فزاینده ای از ذهن دیگران، رشد می کند. یک روش استاندارد برای اندازهگیری این ارزیابیها، ارائه داستانی به کودکان در سنین مختلف و بزرگسالان است که در آن قهرمان داستان برای یک دستاورد مورد تحسین قرار میگیرد و در پاسخ، خود را تحقیر میکند یا خود را تقویت میکند. سپس از شرکت کنندگان در مطالعه خواسته می شود تا ارزیابی کنند که افراد دیگر چگونه می توانند توانایی قهرمان داستان و به طور جداگانه شخصیت آنها را ارزیابی کنند.
با این حال، چیزی که این مطالعات در نظر نگرفته اند این است که برای چنین ارزیابی، مردم در واقع به این فکر می کنند که آیا شخصیت اصلی که ستایش می شود معمولاً عملکرد خوبی دارد یا خیر. این به این دلیل است که اظهارات شخصیتی که معمولاً عملکرد ضعیفی از خود نشان میدهد، باید صادقانه و خوب تلقی شود، اما همان اظهارات یک قهرمان که معمولاً عملکرد خوبی دارد ممکن است به عنوان تواضع کاذب تلقی شود.
علاوه بر این، یک بیانیه خودافزاینده توسط یک قهرمان معمولاً ضعیف باید به عنوان یک دروغ آشکار و بسیار ناخوشایند تلقی شود، و همان بیانیه توسط یک قهرمان که معمولاً عملکرد خوبی دارد نیز ممکن است به عنوان ناهنجار و مباهات تلقی شود.
مطالعه ای که توسط هاجیمو هایاشی، روانشناس رشدی دانشگاه کوبه و رابین بانرجی، روانشناس رشدی دانشگاه ساسکس انجام شد، این شکاف را با ارائه کودکان دبستانی ژاپنی در کلاس های دوم (7 و 8 ساله) و کلاس های پنجم (10 و 11 ساله) برطرف کرد. سالمندان) و بزرگسالان ژاپنی با سناریوی پیچیده تر.
هایاشی توضیح میدهد: «در مطالعه با کودکان، وظایف معمولاً تا حد امکان سادهتر میشوند و شخصیتهای سناریو اغلب سابقه ندارند. با این حال، در تعاملات روزانه خود با دیگران و ارزیابی اجتماعی و قضاوت در مورد آنها، عملکرد یا رفتار گذشته یا معمول آنها را در نظر می گیریم و می خواستم بررسی کنم که آیا ممکن است این موضوع در مورد ارائه خود نیز صادق باشد یا خیر.
شرکت کنندگان در مطالعه به یک قهرمان داستان و یک شخص دیگر معرفی شدند و به آنها گفته شد که آن شخص دیگر عملکرد معمول قهرمان (یعنی معمولاً خوب یا معمولاً ضعیف) را در یک کار مشخص می داند. در داستان، قهرمان داستان آن وظیفه را به خوبی انجام می دهد و از طرف مقابل تمجید می کند و به شیوه ای تحقیرآمیز یا خودافزاینده پاسخ می دهد. محققان ابتدا از شرکت کنندگان در مطالعه چند سوال تستی پرسیدند تا تایید کنند که آیا سناریو را درک کرده اند یا خیر، و سپس از آنها خواستند که ارزیابی کنند که شخص مقابل توانایی و شخصیت قهرمان داستان را چگونه ارزیابی می کند.
در مجله روانشناسی تجربی کودک، تیم دانشگاه کوبه و دانشگاه ساسکس اکنون نتایج خود را منتشر کرده اند.
آنها نشان دادند که در بزرگسالان، که فرض می شد یک نظریه ذهنی کاملاً توسعه یافته دارند (توانایی نسبت دادن افکار و احساسات متفاوت از خود به افراد دیگر)، اظهارات نادرست قهرمانان داستان بیشتر منفی ارزیابی می شود. این الگوی ارزیابیهای منفی بیشتر از شخصیت قهرمان اصلی که معمولا ضعیف عمل میکند و خود را تقویت میکند، در دانشآموزان کلاس پنجم نیز مشاهده شد، اما در کلاس دوم کمتر مشهود بود.
بنابراین، در حدود سن 10 سالگی، تمایل خودافزایشی که منجر به ارزیابی توانایی های مثبت بیشتر قهرمانان معمولاً ضعیف می شود ناپدید شد و خودسازی منجر به ارزیابی شخصیت های مثبت کمتری شد. این یافته ها حاکی از آن است که ارزیابی خودافزایی و تحقیر خود به طور قابل ملاحظه ای از حدود سن 7 تا 10 سالگی توسعه می یابد. علاوه بر این، دانشآموزان کلاس دوم در مجموع، ارائهکنندگان خود را شایستهتر و زیباتر ارزیابی کردند.
در حالی که این قبلاً تصویر واضح تری از نحوه ارزیابی خود ارائه می دهد، روانشناسان رشد هشدار می دهند که داده های آنها هنوز نمی تواند همه عوامل مرتبط را ثبت کند. به عنوان مثال، بدون توجه به عملکرد معمول آنها، قهرمانان داستان همیشه قبل از دریافت ستایش، عملکرد خوبی داشتند.
اما خودنمایی در مورد اجرای ضعیف نیز اتفاق میافتد، و برداشت از چنین اظهاراتی بسته به عملکرد فعلی قهرمانها ممکن است متفاوت تفسیر شود. و در واقع، هیچ ارزیابی منفی از شخصیت قهرمانها وجود نداشت، فقط ارزیابیهای کم و بیش مثبت، و در بدترین حالت فقط ارزیابیهای منفی از توانایی واقعی قهرمانها وجود نداشت.
پیچیدگی مشابهی در مورد این سوال ایجاد می شود که آیا عملکرد فعلی به دلیل استعداد یا تلاش ذاتی بوده است. علاوه بر این، محیط فرهنگی مطالعه، که فقط با شرکت کنندگان ژاپنی انجام شده است، باید در نظر گرفته شود.
محققان می گویند که کار آنها پیامدهایی بر نحوه ارزیابی اظهارات کودکان در هنگام ارائه خود و نحوه کمک به آنها در جهت یابی مسائل ناشی از تفسیر اظهارات دیگران دارد.
هر چه پیشرفت نحوه تفسیر دیگران و تواناییهایی که در چه سنی ممکن است انتظار داشته باشیم را بهتر درک کنیم، بهتر میتوانیم آن راهنمایی را ارائه دهیم.
هیاشی می گوید: «یک بار دیگر متوجه شدم که درک گفتار و ارتباط کودکان در سال های ابتدایی دبستان با بزرگسالان متفاوت است. ما معتقدیم که اگر بزرگسالان از این تفاوتها آگاه باشند، میتوانند آموزشها و راهنماییهای عمیقتری به کودکان ارائه کنند.»
منابع مالی: این تحقیق توسط انجمن ترویج علم ژاپن (Grant JP19KK0309) پشتیبانی شده است. این با همکاری محققی از دانشگاه ساسکس انجام شد.
درباره این ادراک از خود و تحقیقات روانشناسی
نویسنده: دانیل شنز
منبع: دانشگاه کوبه
مخاطب: دانیل شنز – دانشگاه کوبه
تصویر: این تصویر به Neuroscience News اعتبار داده شده است
تحقیق اصلی: دسترسی آزاد.
“ارزیابی کودکان و بزرگسالان از خودسازی و تحقیر خود به عملکرد معمول خود ارائه دهنده بستگی دارد.” توسط HAYASHI Hajimu و همکاران. مجله روانشناسی تجربی کودک
خلاصه
ارزیابی کودکان و بزرگسالان از خودسازی و تحقیر خود به عملکرد معمول خود ارائه دهنده بستگی دارد.
این مطالعه بررسی کرد که چگونه ارزیابیهای خودارائهکننده با سن بسته به عملکرد معمول خود ارائهدهنده متفاوت است. عملکرد معمول افراد یک عامل کلیدی است زیرا به طور کلی بر ارزیابی ها و قضاوت های اجتماعی که دیگران در مورد آنها انجام می دهند تأثیر می گذارد.
کودکان 7 و 8 ساله (کلاس دوم) و 10 و 11 ساله (کلاس پنجم)، و همچنین بزرگسالان، با سناریوهایی ارائه شدند که در آن قهرمانان پس از یک عملکرد خوب با استفاده از ارتقای خود یا تحقیر خود به تحسین پاسخ دادند. شخص دیگر در سناریوها میدانست که عملکرد معمول قهرمان در این کار یا خوب یا ضعیف است. پس از اینکه قهرمان داستان به شیوهای خودافزاینده یا تحقیرکننده به ستایش پاسخ داد، شرکتکنندگان قضاوت کردند که فرد مقابل چگونه توانایی (خوب/ ضعیف) و شخصیت (خوب/محاسبه) قهرمان داستان را ارزیابی میکند.
برای ارزیابی تواناییها بهویژه در مورد قهرمانهایی که معمولاً عملکرد ضعیفی داشتند، نتایج نشان داد که در حدود 10 سالگی، کودکان دیگر تمایلی به ارزیابی تواناییهای مثبت برای ارتقای خود ندارند تا برای تحقیر خود.
بزرگسالان ارزیابی توانایی های مثبت کمتری را برای تحقیر خود نسبت به ارتقای خود انجام دادند، اما فقط زمانی که قهرمانان معمولاً عملکرد خوبی داشتند. در رابطه با ارزیابی شخصیتها، در حدود 10 سالگی، خودسازی منجر به ارزیابی شخصیتهای مثبت کمتری نسبت به تحقیر خود میشود، اما فقط زمانی که قهرمانها معمولاً عملکرد ضعیفی داشتند.
به طور کلی، دانشآموزان کلاس دوم، خودارائهکنندگان را شایستهتر و زیباتر ارزیابی کردند. این نتایج نشان می دهد که ارزیابی مورد انتظار از خودسازی و خود تحقیر کردن تحت تأثیر سطح معمول عملکرد است، اما تغییرات رشدی در این جنبه از شناخت اجتماعی وجود دارد.
https://neurosciencenews.com/age-self-perception-25838/