چگونه آزار کلامی به ما آسیب می زند؟
یک متاآنالیز اخیر درباره آزار کلامی در کودکان نشان داده است که اگرچه این مسئله به همان اندازه که آزارهای بدنی و جنسی، آسیبهای قابل مقایسهای وارد میکند، اما همچنان کمتوجهی و دقت کمتر سیستمهای رفاه کودک، بالینی و قضایی به آن وجود دارد.نویسندگان آزار کلامی را به عنوان “فریاد زدن، جیغ زدن، تحقیر کردن کودک و تهدیدات کلامی” توصیف کردهاند.
این توصیف همچنین برای شرایطی که در آن قدرت به صورت مشخصی نابرابر است، صدق میکند. آزار کلامی نیازمند یک فرد متجاوز و یک یا چند هدف است. هدفها بیتردید در موقعیتهایی هستند که به دلیل وابستگی به کسانی که توانایی دفاع یا انتقام گرفتن را ندارند؛ به عنوان مثال، یک کودک به بزرگسالان (والدین، معلمان، مربیان ورزشی) وابسته است؛ و نمونه دیگر، هنرپیشهها به کارگردانان و تهیهکنندگان؛ یا کارمندان به کارفرمایان.
در یک ازدواج، یکی از زوجین، اغلب به دیگری برای امنیت مالی یا نوعهای دیگری از امنیت وابسته است، و به همین دلیل شرایطی برای اشکال متفاوت سوء استفاده، از جمله آزار کلامی، ایجاد میکند.
آزار کلامی چیست؟
در سال 2019، تعریف آزار کلامی توسط انجمن حرفهای آمریکا در مورد سوء استفاده از کودکان اصلاح شد تا نشان دهد که این نوع سوء استفاده از استراتژیهای کلامی و غیرکلامی برای رد کردن هدف استفاده میکند. این نوع آزار میتواند از نادیده گرفتن، امتناع از بازخورد و رفتار بیصدا تا «اعمالی که کودک را از طریق شرمساری، تمسخر، جدا کردن کودک و انتقاد کردن، تحقیر در ملاء عام و سایر اشکال غیر فیزیکی طرد و تحقیر میکند، متغیر باشد.» در دنیای بزرگسالان، اینها انواع سوء استفاده هایی است که اغلب به اسم قلدری در محل کار گزارش می شود.
محیط های فیزیکی و روانی ایمن مورد نیاز است
این متاآنالیز تحقیقات به سال 1979 برمی گردد، زمانی که یک آزمایش بالینی برای ارزیابی آزار کلامی کودکان بالای 11 سال، ایجاد شد. داده ها نشان می دهد که در دهه های اخیر، در حالی که به نظر می رسد سوء استفاده فیزیکی و جنسی رو به کاهش است، آزار کلامی دوران کودکی در حال افزایش است.
این افزایش در آزار کلامی زمانی شگفتآور است که دههها تحقیق نشان داده است که “همانطور که کودکان به محیطهای فیزیکی ایمن، حمایتکننده و مراقبتکننده از مراقبان بزرگسال نیاز دارند، آنها همچنین به ارتباطی از سوی بزرگسالان نیاز دارند که تحقیرشان نمیکند، اما باعث ارتقای خودپنداره و رشد سالم میشود.” اگر در واقع می خواهیم فرزندان سالم تربیت کنیم، مدارس، برنامه های هنری و ورزشی سالم و همچنین محیط کار دوستانه داشته باشیم، باید محیط کلامی ایمن باشد.
این متاآنالیز چند هفته پیش منتشر شد، و با این حال در سال 2023، ما همچنان از پیشگیری در محیطهای فیزیکی برای ایجاد ایمنی استفاده میکنیم، اما به همان اندازه در محیطهای روانشناختی یا عاطفی توجه نمیکنیم. به طور خلاصه، ما تمایل داریم بدنها را محافظت کنیم اما مغزها را نه. ما سعی میکنیم اطمینان حاصل کنیم که خانهها، مدارس، فعالیتهای ورزشی و محل کارها از خطر جراحتها محافظت کرده، از آتش و سایر فاجعهها ایمن باشند، و پایههای قوی برای جلوگیری از فروپاشی داشته باشند. به چه روشهایی سعی میکنیم اطمینان حاصل کنیم که این محیطها از نیروی مخرب و ویرانکننده سوء مداخله کلامی جلوگیری کنند و در نتیجه از آن محافظت کنند؟
تخریب ساختار مغز ناشی از آزار کلامی در عکسهای مغزی مشاهده میشود:
در کتاب من با عنوان “مغز قربانی آزار” که در سال 2022 منتشر شد، به خصوص به اثرات سوء مداخله کلامی از سوی بزرگسالان به کودکان پرداختم. من به اثرات مطالعات دکتر مارتین تایچر و بسیاری از دیگر دانشمندان اشاره کردم. وی یک مطالعه را با مشارکت 1000 نوجوان جوان انجام داد تا ببیند آیا سوء مداخله کلامی به مغز آسیب وارد میکند. تحقیقات وی نشان داد که “سوء مداخله کلامی ممکن است به اندازه نوع فیزیکی، به عملکرد روانی آسیب بزند.” سپس وی آزار را توسط همسنان در دوران کودکی بررسی کرد.
دکتر تیچر تأثیرات «تمسخر کردن، انتقاد، فریاد زدن و فحش دادن» را از یک کودک به کودک دیگر مورد مطالعه قرار داد. اسکن مغز نشان داد که جسم پینه ای (بسته ای از الیاف که نیمکره چپ و راست مغز را به هم متصل می کند) دمیلینه شده است. میلین یک عایق کلیدی است که امکان ارتباط سریعتر و کارآمدتر را در مغز فراهم می کند. وقتی فرسوده می شود، مغز نمی تواند عملکرد خود را بهینه کند. همانطور که دکتر مایکل مرزنیچ به من اشاره کرد، تحقیقات تیچر بر جسم پینه ای متمرکز بود، اما این بدان معنا نیست که بسیاری از مناطق دیگر مغز نیز تحت تاثیر منفی قرار نگرفته اند.
این یکی از صدها مثال از آسیبهای فیزیکی به مغز ناشی از آزار و سوء استفاده است. از جمله سوء مداخله کلامی که به بدن آسیبی نمیرسد. در 20 سال گذشته، دانشمندان “زخمهای عصبی” را که انواع مختلف آزار و سوء استفاده میتوانند بر مغز بگذارند، مستند کردهاند. این آسیبهای نامرئی (برای چشم غیرقابل مشاهده اند ولی نه برای تصویربرداری مغز) میتواند به شکلهایی همچون عدوانیت، سوءمصرف مواد، اضطراب، افسردگی، خودآسیبی و فکر انتحاری، و غیره مشاهده شود.
اگر آزار کلامی به مغز آسیب می رساند، نباید آن را عادی سازی کرد:
زمان آن فرا رسیده است که سیستمهای رفاهی، بالینی و قضایی کودکان اصلاحات قانونی را درک و اجرا کنند که اذعان دارند که آزار کلامی میتواند به اندازه سوء استفاده فیزیکی و جنسی برای مغز مضر باشد. همانطور که در کتاب “مغز قربانی آزار” اشاره شده است، مطالعات fMRI نشان میدهند که جوانانی که به آزار جسمانی معرض شدهاند و کسانی که به آزار عاطفی معرض شدهاند، صدمات مغزی مشابه “سربازان جنگ” دارند. سربازان اغلب به خاطر اختلال استرس پس از زخمی شدهاند(PTSD) درمان میشوند. چند تا از کودکان و جوانان تشخیص اختلال استرس پس از زخمی شدن دریافت میکنند و درمان مناسبی میگیرند؟
اگر آسیب رساندن به بدن کسی خلاف قانون است، آسیب زدن به مغز او باید خلاف قانون باشد. به دلیل فناوری غیر تهاجمی، ما شواهد علمی از آسیب فیزیکی ناشی از آزار کلامی به مغز داریم و هنوز ندیدهایم که دولتها قوانین را اصلاح کنند یا استراتژیهای ارتباطی گستردهای را برای تغییر عادیسازی رفتاری که به بهای جان میلیاردها انسان تمام میشود، تصویب کنند.
راهکارهای کاهش کنترل کلامی:
زمان آن فرا رسیده است که آموزش ببینیم و از اصلاحات قانونی دفاع کنیم که در مورد سیگار اتفاق افتاد، زمانی که بار دیگر از طریق فناوری غیرتهاجمی (اشعه ایکس) آشکار شد که سیگار با سرطان ارتباط دارد. در حالی که منتظر سیاستنویسان و قانونگذاران هستیم، هر یک از ما میتوانیم سعی کنیم کلمات خود را با دقت انتخاب کنیم، هرگز از قدرت کلامی خود سوء استفاده نکنیم، مراقب لحن صدای خود باشیم، سعی کنیم قبل از فریاد زدن نفس عمیق بکشیم، هرگز به دیگران با نادیده گرفتن پاسخ ندهیم. یا سکوت کنید و گروههای حمایتی ایجاد کنید تا به ما یادآوری کنند زمانی که از واکنش بیش از حد و استفاده نادرست از قدرت کلامی خود میترسیم، ما را مسئول بدانند.
وقتی میبینیم که بزرگسالی کودک یا نوجوانی را نادیده میگیرد، طرد میکند، شرمنده میکند، سرش فریاد میزند، تهدید میکند، سرزنش میکند یا تحقیر میکند،باید با این فرد صحبت کنیم. همین مداخله باید در ورزش، هنر، محل کار اتفاق بیفتد که عدم تعادل لفظی و کلامی ،شرایطی را ایجاد می کند که آزار کلامی رخ دهد. صحبت کردن آسان نیست، اما قدرت اینکار را باید در خود به وجود بیاوریم. امروزه در سال 2023، اگر کسی سیگاری را در مدرسه یا محل کار روشن کند، هرگز آرام نخواهیم نشست. به همین ترتیب، زمان آن رسیده است که تأثیر سرطانی سوء استفاده کلامی بر مغز را ممنوع کنیم.