خلاصه: یک مطالعه جدید با تکیه بر نظریه U معکوس قانون یرکس-دادسون، تأثیر موسیقی شخصی شده بر انگیختگی و عملکرد شناختی را بررسی می کند. این مطالعه از سیگنالهای فیزیولوژیکی و رفتاری شرکتکنندگان برای ترسیم سطوح برانگیختگی در برابر عملکرد استفاده کرد، و نشان داد که موسیقی میتواند با همسو کردن برانگیختگی در سطح بهینه بر بهرهوری افراد تأثیر بگذارد.
مشخص شد که موسیقی مهیج، بهویژه، عملکرد را بهبود میبخشد و پتانسیل موسیقی را به عنوان یک ابزار ساده و روزمره برای تنظیم حالات شناختی نشان میدهد. این تحقیق دری را به روی رابط های شخصی سازی شده مغز و رایانه باز می کند که برانگیختگی را برای بهبود عملکرد شناختی در کارهای روزانه تنظیم می کند.
حقایق کلیدی:
- این مطالعه با نشان دادن یک رابطه U معکوس بین برانگیختگی شناختی و عملکرد، با نتایج بهینه در سطوح برانگیختگی متوسط، قانون یرکس-دادسون را تأیید میکند.
- شرکتکنندگانی که در معرض موسیقی هیجانانگیز قرار گرفتند، عملکرد بهتری داشتند و ظرفیت موسیقی برای بالا بردن برانگیختگی به حالت مفید را برجسته کردند.
- این تحقیق یک رمزگشای برانگیختگی مبتنی بر عملکرد را معرفی میکند و بینشهایی را در مورد تطبیق مداخلاتی مانند موسیقی با پروفایلهای شناختی و فیزیولوژیکی فردی برای افزایش بهرهوری ارائه میدهد.
منبع: NYU
حالات مغز انسان حالت های مشاهده نشده ای هستند که می توانند به طور مداوم به دلیل عوامل درونی و بیرونی، از جمله برانگیختگی شناختی، شدت احساسات و حالات عملکرد شناختی تغییر کنند.
حفظ سطح مناسبی از برانگیختگی شناختی ممکن است منجر به بهرهوری بیشتر در طول فعالیتهای شناختی روزانه شود. بنابراین، نظارت و تنظیم وضعیت برانگیختگی فرد بر اساس عملکرد شناختی از طریق مداخلات ساده روزمره مانند موسیقی موضوعی حیاتی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
محققان دانشگاه نیویورک تاندون به رهبری رز فقیه – با الهام از قانون یرکس-دادسون در روانشناسی، که به قانون U معکوس معروف است – پیوند برانگیختگی-عملکرد را در سراسر یک کار شناختی با حضور موسیقی شخصی بررسی کردند.
این تحقیق در نشریه منتشر شده است IEEE Open Journal of Engineering in Medicine and Biology.
قانون یرکس-دادسون بیان میکند که عملکرد تابعی از برانگیختگی است و یک رابطه U شکل معکوس با برانگیختگی شناختی دارد، یعنی سطح متوسطی از برانگیختگی منجر به عملکرد بهینه میشود، از سوی دیگر، سطح بسیار بالایی از برانگیختگی ممکن است منجر شود. در اضطراب، در حالی که سطح ناقص برانگیختگی ممکن است با کسالت همراه باشد.
در این مطالعه، شرکتکنندگان موسیقی با اجزای موسیقی آرامبخش و هیجانانگیز را برای تقلید از محیط کم و هیجانانگیز انتخاب کردند. برای رمزگشایی برانگیختگی و عملکرد اساسی با توجه به تنظیمات زندگی روزمره، آنها از دادههای فیزیولوژیکی محیطی و همچنین سیگنالهای رفتاری در رمزگشاهای بیزی استفاده کردند.
به طور خاص، فعالیت الکترودرمال (EDA) به طور گسترده ای به عنوان یک شاخص برانگیختگی کمی استفاده شده است. به موازات آن، داده های رفتاری مانند دنباله ای از پاسخ های صحیح/نادرست و زمان واکنش، مشاهدات عملکرد شناختی رایج هستند.
نقاط انگیختگی و عملکرد رمزگشایی شده در قاب عملکرد برانگیختگی یک شکل U معکوس را نشان میدهند که با قانون یرکس-دادسون مطابقت دارد. همچنین، یافته ها عملکرد کلی بهتر شرکت کنندگان را در موسیقی پس زمینه هیجان انگیز نشان می دهد.
با در نظر گرفتن قانون Yerkes-Dodson، محققان یک رمز گشای برانگیختگی مبتنی بر عملکرد را توسعه دادند که می تواند پویایی عملکرد شناختی را حفظ کرده و توضیح دهد. چنین رمزگشایی می تواند بینش عمیقی در مورد نحوه تعامل واکنش های فیزیولوژیکی و حالت های شناختی برای تأثیرگذاری بر بهره وری ارائه دهد.
اگرچه چندین عامل، مانند ماهیت تکلیف شناختی، خط پایه شرکتکننده و نوع موسیقی کاربردی، میتوانند بر نتیجه تأثیر بگذارند، ممکن است افزایش عملکرد شناختی و تغییر برانگیختگی فرد از سمت چپ یا راست امکانپذیر باشد. منحنی با استفاده از موسیقی
به طور خاص، خط پایه سطح برانگیختگی در بین انسان ها متفاوت است و موسیقی ممکن است برای تنظیم برانگیختگی در محدوده مورد نظر انتخاب شود.
نتیجه این تحقیق میتواند محققان را به توسعه یک رابط عملی و شخصیشده حلقه بسته مغز و رایانه برای تنظیم حالات داخلی مغز در فعالیتهای زندگی روزمره نزدیکتر کند.
درباره این خبر تحقیق موسیقی و اجرای شناختی
نویسنده: رز فقیه
منبع: NYU
مخاطب: رز فقیه – نیویورک
تصویر: این تصویر به Neuroscience News اعتبار داده شده است
تحقیق اصلی: دسترسی آزاد.
“استنتاج بیزی از عملکرد شناختی پنهان و حالات برانگیختگی در حضور موسیقی” توسط رز فقیه و همکاران. منEEE Open Journal of Engineering in Medicine and Biology.
خلاصه
استنتاج بیزی از عملکرد شناختی پنهان و حالات برانگیختگی در حضور موسیقی
هدف: مدیریت ضعیف برانگیختگی ممکن است منجر به کاهش عملکرد شناختی شود. تعیین یک مدل و رمزگشا برای استنباط برانگیختگی و عملکرد شناختی به تنظیم برانگیختگی از طریق محرکهای غیرتهاجمی مانند موسیقی کمک میکند.
مواد و روش ها: ما از یک رویکرد فیلتر بیزی در چارچوب حداکثر انتظار برای ردیابی حالات پنهان در حین کار n-back در حضور موسیقی آرام بخش و هیجان انگیز استفاده می کنیم. ما حالت های برانگیختگی و عملکرد را به ترتیب از رسانایی پوست و سیگنال های رفتاری رمزگشایی می کنیم. ما یک مدل برانگیختگی-عملکرد بر اساس قانون یرکس-دادسون استخراج می کنیم. ما یک رمزگشای برانگیختگی مبتنی بر عملکرد را با در نظر گرفتن عملکرد مربوطه و هدایت پوست به عنوان مشاهده طراحی میکنیم.
نتایج: برانگیختگی و عملکرد کمی ارائه شده است. وجود قانون یرکس-دادسون را می توان از رابطه برانگیختگی-عملکرد تفسیر کرد. یافته ها ماتریس های بالاتری از عملکرد را در موسیقی هیجان انگیز نشان می دهند.
نتیجه گیری: رمزگشای برانگیختگی مبتنی بر عملکرد تطابق بهتری با قانون یرکس-دادسون دارد. مطالعه ما می تواند در طراحی سیستم های حلقه بسته غیر تهاجمی پیاده سازی شود.
https://neurosciencenews.com/music-cognitive-performance-25842/