OCD و آموزش | روانشناسی امروز _اخبار روانشناسی جزیره ذهن

“اگر منتظر لحظه ای عالی باشید که همه چیز امن و مطمئن باشد، ممکن است هرگز نرسد. کوه ها صعود نمی کنند، مسابقه ها پیروز نمی شوند، یا خوشبختی پایدار حاصل نمی شود.” – موریس شوالیه (1888 – 1972)

شوالیه، مجری محبوب فرانسوی در دهه 20هفتم قرن، مشاهده شد که مردم می توانند آنقدر بر ترس از جزئیات تجربیات زندگی تمرکز کنند که ممکن است فلج شوند و نتوانند دستاوردهای ساده را درک کنند. افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) نیز ممکن است خود را در اثر چنین ترسی فلج کنند و در درک آن دچار مشکل شوند. دانش آموزان جوان، به ویژه، به دلیل تجربیات زندگی و مهارت های ارتباطی محدود خود، می توانند برای درک و توضیح علائم OCD خود تلاش کنند.

تجارب آموزشی می توانند محیط هایی را ارائه دهند که در آن دانش آموزان و معلمان می توانند به یکدیگر همدردی، درک و غلبه بر چالش های ارائه شده توسط OCD را آموزش دهند. در این مقاله، ماهیت OCD تجربه شده در زمینه آموزشی از نظر تشخیص، درونی و غلبه بر چالش‌های ذاتی آموزش را بررسی می‌کنیم.

کلی سیکما / Unsplash

آموزش برای دانش آموزان مبتلا به OCD می تواند به همان اندازه هیجان انگیز باشد، اگر نه بیشتر.

کلی سیکما / Unsplash

تشخیص در دانش آموزان

مربیان اغلب علائم اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) را در دانش‌آموزان جوان از دست می‌دهند و دانش‌آموزان اغلب علائم خود را نشان نمی‌دهند زیرا آنها را تشخیص نمی‌دهند. پاسخ رایج کودکان مبتلا به OCD این است که از رفتن به مدرسه برای کاهش محرک های درک شده برای چرخه های وسواس فکری- اجباری خودداری کنند. تشخیص چنین امتناع از مدرسه اغلب برای درمانگران بدون ارزیابی رفتاری کامل دشوار است (آبراموویتز و همکاران، 2019).

یک فرد مبتلا به OCD می تواند به طور خصوصی افکار مزاحم و تکرار شونده ای را که ناخواسته هستند (به عنوان مثال، وسواس) تجربه کند. این افکار اغلب باعث ناراحتی می‌شوند و می‌توانند رفتارهای تشریفاتی (یعنی اجبار) را ایجاد کنند که تسکین موقتی را برای مبتلایان فراهم می‌کند (آبراموویتز، 2021؛ SAMHSA، 2016). به نظر می‌رسد OCD عمداً برای «شکنجه» کردن افراد به روش‌هایی که برای آنها زیانبارتر است طراحی شده است (آبراموویتز، 2021، ص 9؛ همچنین به کالکین و کالکین، 2021 مراجعه کنید). این ماهیت شوم از تسلط برهم زننده این اختلال در زندگی روزمره ناشی می شود. اساس این وسواس ها و اجبارها ترس، تردید و عدم اطمینان است.

مردم نسبت به OCD که در جمعیت عمومی رخ می دهد بیشتر آگاه می شوند. تقریباً از هر 40 نفر یک نفر به آن یا یک اختلال مرتبط مبتلا است که 3-2 درصد بزرگسالان و 1-2 درصد کودکان را تحت تأثیر قرار می دهد (آبراموویتز، 2021). این نسبت نسبت به تخمین 1 نفر از 2000 نفر در سال 1964 افزایش یافته است، عمدتاً به دلیل پیشرفت در علوم اعصاب و تکنیک های بالینی برای کشف اسرار پنهان شده (هایمن و پدریک، 1999).

اخیراً، تاکسونومیست‌های پزشکی OCD و اختلالات مرتبط با آن را در دسته خود قرار داده‌اند (SAMHSA، 2016). تشدید تأثیر منحصر به فرد OCD، شیوع همبودی – یعنی وجود دو یا چند اختلال روانی مادام العمر – در افراد مبتلا به OCD است. همبودی اغلب به علائم شدیدتر و پاسخ کمتر به درمان تبدیل می شود (کلارک، 2020). در این چشم انداز پیچیده مراقبت از سلامت روان، نحوه درک جامعه از اختلالات روانی مستقیماً بر مبتلایان و عزیزان آنها تأثیر می گذارد.

تمرکز داخلی OCD

OCD می تواند فرد را بیش از حد روی خودش متمرکز کند. با گذشت زمان، این الگوی استقامت می تواند بر نحوه ارتباط فرد مبتلا با دیگران، به ویژه عزیزان تأثیر بگذارد. فقدان همدلی می تواند نگران کننده باشد، به ویژه برای کسانی که والدین خودشیفته دارند، زیرا به این معنی است که آنها مرزهای سالم و حساسیت لازم برای همدلی را ایجاد نکرده اند (براون، 2001).

فرهنگ عامه معمولاً OCD را به عنوان مجموعه ای از صفات بی ضرر و دمدمی (مانند تمیزی، احتکار، سازماندهی، لمس تشریفاتی و چک کردن) بدون درد همراه معرفی می کند (آبراموویتز، 2021). در یک گفتگوی گذرا گفت: «من خیلی مبتلا به OCD هستم،» می‌تواند ناخواسته بیماران و خانواده‌هایشان را نیش بزند و در عین حال تجربیاتشان را کم کند. برعکس، نمونه‌های محبوب‌تر، مانند هوارد هیوز با ویژگی‌های وسواسی-اجباری بی‌شمار فلج‌کننده‌اش، نشان می‌دهد که OCD بیشتر از آنچه ما فکر می‌کنیم برای «افراد روزمره» رخ می‌دهد.

غلبه بر چالش های آموزشی

افراد مبتلا به OCD اغلب لذت بردن از زندگی را یک چالش می دانند. لذت‌های ساده مانند نوشیدن قهوه، پیاده‌روی در بیرون و گذراندن وقت با عزیزان می‌توانند چرخه‌های وسواس اجباری را ایجاد کنند که به نظر می‌رسد هر لذتی را جذب می‌کنند. افراد مبتلا به این اختلال اغلب چالش هایی را در پیشرفت تحصیلی، مهارت های اجتماعی و تعاملات شغلی با نرخ های بالاتری نسبت به جمعیت عمومی تجربه می کنند – در مقایسه با سایر اختلالات روانی نامشخص (کلارک، 2020). در نتیجه، برخی زمینه‌ها برای تحقیقات بالقوه عبارتند از اینکه دانش‌آموزان چگونه علائم احتمالی را به بزرگسالان منتقل می‌کنند، چگونه معلمان می‌توانند شاخص‌های OCD بالقوه در کلاس را شناسایی کنند، و ارزش گفتگوی عمومی در مورد OCD در محیط‌های آموزشی.

نتیجه

ما ماهیت OCD تجربه شده در زمینه آموزشی را از نظر تشخیص، درونی و غلبه بر چالش های آموزشی بررسی کردیم.

آیا در مورد OCD و چگونگی غلبه بر چالش های آن آموزش دیده اید؟

https://www.psychologytoday.com/intl/blog/ocd-and-marriage/202405/ocd-and-education

ممکنه براتون جالب باشه که...

پست های محبوب

دیدگاهتان را بنویسید