بی حسی هیجانی - مائده امین الرعایا - پلتفرم مشاوره و سلامت روان جزیره ذهن

بی‌حسی هیجانی: چرا احساساتمان را نمی‌فهمیم و چگونه با آن کنار بیاییم؟

بی‌حسی هیجانی یکی از واکنش‌های روانی است که بسیاری از افراد در شرایط استرس یا پس از تجربه‌ی تروما به آن دچار می‌شوند. در این حالت، فرد احساسات خود را نمی‌بیند، نمی‌فهمد و یا نمی‌تواند بیان کند. اگرچه بی‌حسی هیجانی ممکن است در لحظه آرامش‌بخش باشد، اما وقتی طولانی شود، می‌تواند بر زندگی روزمره، روابط اجتماعی و سلامت روان تاثیر منفی بگذارد.

بی‌حسی هیجانی چیست؟

بی‌حسی هیجانی به وضعیتی گفته می‌شود که فرد احساسات خود را سرکوب می‌کند و یا به طور ناخودآگاه از آن‌ها فاصله می‌گیرد. به گفته‌ی مایرا مندز، روان‌درمانگر و دکترای روان‌شناسی:

«بی‌حسی هیجانی فرآیندی ذهنی و عاطفی است که طی آن فرد احساسات خود را خاموش می‌کند. این وضعیت ممکن است به شکل کاهش پاسخ هیجانی یا ناتوانی در تجربه‌ی واکنش‌های طبیعی بروز کند.»

اغلب این حالت موقتی است، اما برخی افراد برای محافظت از خود در برابر دردهای هیجانی و جسمی، به آن به عنوان یک استراتژی مقابله‌ای متوسل می‌شوند.

علائم بی‌حسی هیجانی

اگر شما این موارد را تجربه می‌کنید، ممکن است دچار بی‌حسی هیجانی باشید:

  • عدم توانایی در شرکت کامل در زندگی روزمره
  • ناتوانی در دسترسی به احساسات
  • احساس جدایی یا فاصله از دیگران
  • حس بی‌روحی و کمبود انرژی از نظر جسمی و هیجانی
  • دشواری در تجربه احساسات مثبت مانند شادی
  • از دست دادن علاقه به فعالیت‌هایی که قبلاً لذت‌بخش بودند
  • ترجیح دادن تنهایی به حضور در جمع

افراد مبتلا ممکن است برای اجتناب از مواجهه با احساسات، رفتارهای اجتنابی انجام دهند یا در حالت انکار باشند.

علت‌های بی‌حسی هیجانی

بی‌حسی هیجانی می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد:

۱. اضطراب

فرد مبتلا به اختلالات اضطرابی ممکن است در مواجهه با استرس شدید، ترس یا نگرانی بیش از حد، بی‌حسی هیجانی را تجربه کند.

۲. افسردگی

در افسردگی، سطح پاسخ‌دهی هیجانی کاهش می‌یابد و افراد احساس بی‌حسی می‌کنند.

۳. اختلال شخصیت مرزی (BPD)

افراد مبتلا ممکن است دوره‌هایی از بی‌حسی یا جدایی هیجانی را تجربه کنند.

۴. سوگ و فقدان

از دست دادن عزیزان می‌تواند باعث شود فرد برای مدتی کاملاً از احساساتش جدا شود.

۵. اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

افرادی که تجربه‌ی تروما دارند، ممکن است برای مقابله با درد هیجانی و جسمانی، احساسات خود را سرکوب کنند.

۶. سوءمصرف مواد و داروها

برخی داروها و مواد مخدر می‌توانند سیستم پاداش مغز را تغییر دهند و موجب کاهش احساسات شوند.

۷. استرس شدید و آزار عاطفی یا جسمی

افرادی که سابقه‌ی آزار یا استرس شدید دارند، ممکن است برای محافظت از خود، بی‌حسی هیجانی را تجربه کنند.

چگونه می‌توان با بی‌حسی هیجانی مقابله کرد؟

۱. روان‌درمانی

  • درمان شناختی–رفتاری (CBT): کمک می‌کند فرد احساساتش را شناسایی کرده و افکار منفی را اصلاح کند.
  • درمان پذیرش و تعهد (ACT): به فرد یاد می‌دهد احساساتش را بپذیرد و به جای اجتناب، به زندگی معنادار بپردازد.

۲. ایجاد شبکه حمایتی

حمایت دوستان و خانواده می‌تواند فضایی امن برای بیان احساسات فراهم کند.

۳. فعالیت بدنی و ورزش

ورزش منظم می‌تواند علائم افسردگی و اضطراب را کاهش دهد و انرژی هیجانی را افزایش دهد.

۴. خواب کافی

حداقل ۷ ساعت خواب شبانه برای تنظیم هیجان‌ها و مقابله با استرس ضروری است.

۵. مدیریت استرس

تمرینات آرام‌سازی، ذهن‌آگاهی و مدیریت برنامه روزانه به کاهش استرس و اجتناب هیجانی کمک می‌کنند.

۶. مراقبت از تغذیه و پرهیز از مواد

رژیم غذایی سالم و اجتناب از الکل و مواد مخدر می‌تواند به تنظیم هیجان‌ها کمک کند.

سخن آخر

بی‌حسی هیجانی یک واکنش طبیعی بدن و ذهن به استرس، تروما و فشارهای روانی است، اما تداوم آن می‌تواند زندگی روزمره و روابط اجتماعی را مختل کند. با شناخت علائم، پیدا کردن علت اصلی و استفاده از روش‌های درمانی و سبک زندگی سالم می‌توان این وضعیت را کنترل و به تجربه کامل هیجان‌های مثبت و منفی بازگشت.

You may also like...

Popular Posts

دیدگاهتان را بنویسید