س. آوریل 30th, 2024

زندگینامه جرج کلی، روانشناسی چند جانبه _ جزیره ذهن

جرج کلی

زندگی نامه جرج کلی، روانشناسی چند جانبه

وقتی زندگینامه بزرگان روانشناسی را مطالعه میکنیم، فراز و نشیب های بسیاری را نظاره گر خواهیم بود. با این وجود آنها هرگز دست از تلاش برنداشتند و به قول ویکتور فرانکل، به کشف معنا در دشواری ها پرداختند. یکی از این بزرگان روانشناسی که با وجود نقل مکان های فراوان، هرگز دست از تحصیل نکشید، جرج کلی بود. زندگینامه جرج کلی، به عنوان یک نظریه پرداز متاتئوری، شباهت بسیاری به نظریات شناختی دارد. در ادامه سیر کوتاهی به زندگی این اسطوره علمی خواهیم داشت.

 

جُرج الكساندر کلی ۳ در ۲۸ آوریل ۱۹۰۵ در مزرعه ای حوالی شهر پرت واقع در ایالت کانزاس متولد شد که شهر کوچکی در ۳۵ مایلی جنوب ویچیتاست. جرج، تنها فرزند تئودور وی. کلی، کشیش عضو کلیسای پرسیبتری ، و الفلدا ،ام. کلی معلم سابق بود.

زمانی که کلی به دنیا آمد، پدرش برای اینکه به کشاورزی روی آورد، شغل کشیشی را رها کرده بود. پدر و مادر او تحصیلکرده بودند و هر دو به آموزش رسمی پسرشان کمک کردند و این وضعیت مساعدی برای کلی بود. زیرا تحصیلات او نامنظم بود. زمانی که جرج کلی ۴ ساله بود، خانواده به کلورادوی شرقی نقل مکان کرد، جایی که پدرش آخرین قطعهٔ زمین آزاد آن دیار را خریداری کرد. کلی در کلورادو به صورت نامنظم، گاهی به مدت چند هفته به مدرسه میرفت.

 

زندگی جرج کلی تحت تاثیر معنویت:

بی آبی، خانواده را دوباره به سمت کانزاس کشاند، جایی که کلی ظرف ۴ سال به چهار دبیرستان مختلف رفت. کلی در آغاز هر روز به دبیرستان آمد و شد میکرد، اما در ۱۳ سالگی او را به مدرسه دوری در ویچیتا فرستادند. او از آن زمان به بعد عمدتاً دور از خانه زندگی میکرد. کلی بعد از فارغ التحصیلی ۳ سال به دانشگاه فرندز در ویچیتا و ۱ سال به پارک کالج واقع در شهر پارکویل، ایالت میسوری رفت. هر دو دانشگاه گرایش مذهبی داشتند و به همین دلیل نوشته های بعدی کلی اشارات نورانی داشتند.

 

تجربیات چند جانبه جرج کلی

کلی تمایلات گوناگونی داشت. مدرک لیسانس او در فیزیک و ریاضیات بود، اما او عضو تیم مناظره کالج نیز بود که به همین علت عمیقاً به مسایل اجتماعی علاقه داشت. این علاقه او را به دانشگاه کانزاس کشاند که در آنجا مدرک فوق لیسانس خود را در رشتهٔ اصلی جامعه شناسی پرورشی و رشته فرعی روابط کارگر و کارفرما در جامعه شناسی دریافت کرد.

کلی ظرف چند سال ،بعدی بارها به مناطق مختلف نقل مکان کرد و پستهای مختلفی گرفت. ابتدا به مینیاپولیس رفت جایی که در کالج مخصوص سازمان دهندگان کارگری سخنرانی خیابانی را آموزش داد و به شهروندان آینده، درس حکومت را تدریس کرد. بعداً در سال ۱۹۲۸ به شهر شلدون ایالت آیووا رفت و در یک کالج به تدریس پرداخت و نمایش نامه نویسی درس داد. زمانی که آنجا بود با همسر آینده اش، گلادیس تامپسون معلم زبان انگلیسی در همان کالج آشنا شد. بعد از یک سال و نیم به مینه سوتا برگشت و در دانشگاه مینه سوتا در ترم تابستانی تدریس کرد. بعد به ویچیتا برگشت و به مدت چند ماه به عنوان مهندس هوانوردی کار کرد او سپس به عنوان دانشجوی مبادله ای به دانشگاه ادینبورگ در اسکاتلند رفت و مدرک حرفه ای پیشرفته در آموزش و پرورش دریافت کرد.

کلی در این مقطع از زندگی خود به صورت تفننی به آموزش و پرورش، جامعه شناسی، اقتصاد، روابط کارگر و کارفرما، زیست ،سنجی آسیب ،گفتاری و انسان شناسی پرداخته و به مدت نه ماه در رشتهٔ روان شناسی درس خوانده بود.

جرج کلی

ورود جرج به دنیای روانشناسی

بعد از اینکه او از ادینبورگ برگشت، با تمام جدیت رشته ای را در روان شناسی دنبال کرد. او در سال ۱۹۳۰ وارد دانشگاه ایالتی آیووا شد. سال بعد دکترای خود را با رساله ای دربارۀ عوامل مشترک در معلولیت های گفتاری و خواندن دریافت کرد. بار دیگر کلی به کانزاس برگشت. او حرفهٔ علمی خود را در سال ۱۹۳۱ در کالج فورت هایس استیت در شهر هایس ایالت کانزاس با تدریس روان شناسی فیزیولوژیکی آغاز کرد. طولی نکشید که او متقاعد شد باید چیزی را دنبال کند که از روان شناسی فیزیولوژیکی بشر دوستانه تر باشد.

در نتیجه تصمیم گرفت روان درمانگر شود و با دانشجویان کالج و دانش آموزان دبیرستان در جامعه هایس مشاوره کند. کلی طبق روان شناسی سازه های شخصی خودش، خاطرنشان کرد شرایط این تصمیم را بر او تحمیل نکردند. بلکه تعبیر خودش از رویدادها به این تصمیم گیری منجر شد. یعنی تعبیر خودش، واقعیت روند زندگی او را تغییر داد.

همه چیز دور و بر ما فریاد میزنند، اگر گوش شنوا داشته باشیم. از این گذشته هرگز کاملاً راضی نبودم که روانشناس شدن فکر خیلی خوبی است … تنها چیزی که دربارۀ حرفۀ من در روانشناسی روشن به نظر میرسید، این بود که من کسی بودم که خودم را وارد این رشته کردم و خودم هم آن را دنبال کردم.

 

تلاش های مشترک جرج کلی و دانشجویانش

کلی در آن زمان به عنوان روان درمانگر برای پرنامۀ کلینیک های سیار روان شناسی در کانزاس حمایت قانونی دریافت کرد. او و دانشجویانش به سرتاسر ایالت سفر کردند و در آن دوران اقتصادی مشقت بار، خدمات روان شناختی ارایه دادند. او در این ،مدت رویکرد خودش را به درمان به وجود آورد و روش های فرویدی را که قبلاً مورد استفاده قرار داده بود، کنار گذاشت.

کلی در خلال جنگ جهانی دوم، در مقام روان شناس به نیروی دریایی پیوست. بعد از جنگ، به مدت یک سال در دانشگاه مریلند تدریس کرد. سپس در سال ۱۹۴۶ با مقام استاد و مدیر کلینیک روان شناسی به عضویت هیئت علمی دانشگاه ایالتی اوهایو درآمد. در آنجا با جولین راتر همکاری کرد که بعد از او مدیر این کلینیک شد. کلی از همان زمان که در کالج فورتهایس استیت کار میکرد، نظریه شخصیت خود را شروع کرده بود. سرانجام در سال ۱۹۵۵ مهمترین اثر خود، روان شناسی سازه های شخصی را منتشر کرد. این کتاب دو جلدی که در سال ۱۹۹۱ تجدید چاپ شد، کل نظریه شخصیت کلی را در بر داشت و یکی از معدود آثار وی بود که در زمان حیاتش منتشر شد.

 

سایر تجربیات کلی

کلی چند تابستان را به عنوان استاد مهمان در این دانشگاهها سپری کرد:

  • دانشگاه شیکاگو
  • دانشگاه نبراسکا
  • دانشگاه کالیفرنیای جنوبی
  • دانشگاه نیووسترن
  • دانشگاه یانگ بیرگهام
  • دانشگاه استنفورد
  • دانشگاه نیوهامشایر
  • سیتی کالج نیویورک

در خلال سالهای پس از جنگ، او نیروی عمده ای در روان شناسی بالینی ایالات متحده شد. او رئیس بخشهای بالینی و مشاوره انجمن روانشناسی آمریکا بود. او ریاست شورای بازرسان در روان شناسی حرفه ای آمریکا را نیز بر عهده داشت.

 

اواخر عمر جرج کلی

در سال ۱۹۶۵ برای مدت کوتاهی پستی را در دانشگاه برانديز پذیرفت و در آنجا همکار آبراهام مزلو بود.

کلی در ماه مارس ۱۹۶۷ پیش از آنکه بتواند تجدید نظر در نظریهٔ سازه های شخصی خود را کامل ،کند درگذشت.

تجربیات زندگی گوناگون کلی، از مزارع گندم در کانزاس تا دانشگاه های مهم دنیا. از آموزش و پرورش تا روابط کارگر و کارفرما. از نمایش نامه نویسی و مناظره تا روان شناسی. با نظریه شخصیت او که بر امکان تعبیر کردن رویدادها از زوایای متعدد تأکید می ورزد هماهنگ هستند.

 

Related Post

دیدگاهتان را بنویسید