حمید، یکی از مراجعین پرانرژی و گاهی تندخوی من بود که تمامی علائم اختلال دوقطبی در نوجوانان را تجربه میکرد و برای حفظ تعادل در زندگی نوجوانیاش دچار مشکل بود. یکی از مسائلی که همیشه خود را نشان میداد، تنشهای شدید در خانه بود. وقتی وضعیت حمید بد میشد، تمام اعضای خانواده تحت تاثیر قرار میگرفتند و درگیریهایی میان او، والدین و خواهرانش به وجود میآمد. مدیریت اثرات بیماری او بر خانوادهاش بخش مهمی از درمانش بود، چرا که هدف من کاهش استرس او بود، نه اینکه بر تنشهای خانگی اضافه کنم.
با توجه به دشواریهایی که حمید و دیگر افراد مبتلا با آن مواجه هستند، یک مطالعه منتشر شده در ژورنال Archives of General Psychiatry اطلاعات امیدبخشی را به ما میدهد. این تحقیق نشان داد که یک روش درمانی خاص به نام درمان متمرکز بر خانواده (FFT) میتواند به طور قابل توجهی علائم اختلال دو قطبی را در نوجوانانی که از این بیماری رنج میبرند کاهش دهد. این مطالعه بر روی ۵۸ نوجوان در طول دو سال انجام شد و به طور کلی درمان متمرکز بر خانواده، تمامی اعضای خانواده را درگیر میکند با این فرض که واکنش خانواده به اختلال، نقش حیاتی در روند درمان دارد.
اختلال دو قطبی یکی از جدیترین و شدیدترین اختلالات روانی است که فرد ممکن است تجربه کند و تاثیرات بسیار منفی بر زندگی مبتلایان دارد. در حالی که برخی اختلالات مانند افسردگی و اضطراب ممکن است با گذشت زمان کاهش پیدا کنند یا حتی ناپدید شوند، اختلال دو قطبی معمولاً یک بیماری مزمن است که نیاز به مراقبت و مدیریت مستمر دارد.
علائم اصلی اختلال دوقطبی در نوجوانان
علائم اصلی این اختلال، نوسانات خلقی شدید است. فرد ممکن است از افسردگی عمیق به حالت شیدایی برسد یا نوسانات خلقی دیگری را تجربه کند که توانایی عملکرد روزانهاش را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال، افرادی که مبتلا به این اختلال هستند، معمولاً در حفظ یک برنامه خواب منظم مشکل دارند. برای افرادی که دارو مصرف نمیکنند، بیدار ماندن به مدت دو یا سه روز پیاپی امری غیرمعمول نیست، زیرا ذهن و بدن آنها نمیگذارند که بخوابند.
وقتی صحبت از نوجوانان مبتلا به اختلال دو قطبی میشود، مشکلات خاصی به میان میآید. تاثیر این اختلال بر زندگی نوجوانان و خانوادههایشان معمولاً ناخوشایند است؛ به طور کلی نوجوانان به خودی خود میتوانند چالشبرانگیز باشند، و وقتی اختلال دو قطبی به آن اضافه میشود، این وضعیت پیچیدهتر میشود.
برای اعضای خانواده نیز وضعیت دشوار است زیرا آنها علائم لحظه به لحظه فرد مبتلا را از نزدیک مشاهده میکنند. چون نوجوانان مبتلا به دو قطبی دورههای خلقی شدید را تجربه کرده و معمولاً احساس از دست دادن کنترل دارند، این تغییرات خلقی غالباً جو کلی خانه را تحت تاثیر قرار میدهد. والدین و خواهر و برادرها اغلب در وضعیتهای حساس قرار دارند زیرا هیچگاه نمیدانند که چه چیزی در انتظارشان است.
علاوه بر این، هنگامی که بیمار وارد یک دوره شیدایی میشود، ناتوانی در خواب میتواند بهشدت زندگی همه را مختل کند. بیمار ممکن است تمام شب بیدار بماند و سر و صدا کند، که خوابیدن برای سایر اعضای خانواده را دشوار میسازد.
هر پدر و مادری به طور طبیعی نگران فرزندان خود هستند، مثلاً اینکه مبادا در گروههای اجتماعی نامناسب قرار بگیرند یا به مواد مخدر روی بیاورند. اما والدینی که فرزند دوقطبی دارند، نگرانیهای عمیقتری دارند. چنین والدینی باید نگران باشند که آیا نوجوانشان داروهایش را بهطور منظم مصرف میکند یا خیر، آیا آسیبهای طولانیمدتی به تحصیل او وارد خواهد شد، و آیا اضطرابهای معمول نوجوانی ممکن است به افکار خودکشی تبدیل شوند یا نه. یک دوره شیدایی، نگرانیهای والدین را به شدت افزایش میدهد، چرا که نوجوان دوقطبی انرژی زیادی دارد، که متاسفانه هیچ محدودیتی برای آن وجود ندارد. اگر بیمار خواهر یا برادر شما باشد، ممکن است احساس ترس یا نگرانی کنید. از سوی دیگر، ممکن است درگیر مشکلات خود شوید و با بیصبری نسبت به بیمار و علائمش واکنش نشان دهید. به طور ساده، شدت علائم ممکن است با انتظارات یا برنامهریزی شما برای روز هماهنگ نباشد، و به همین دلیل ممکن است ناگهان واکنش نشان دهید و به بیمار حمله کنید. واقعیت تلخ این است که خواهر و برادرهای کوچکتر ممکن است نسبت به بیمار احساس تلخی پیدا کنند و او را “عجیب” بدانند.
راهحل درمان اختلال دوقطبی در نوجوانان
از آنجایی که کل خانواده تحت تأثیر موجی به نام دوقطبی قرار میگیرد، نیاز است که خانواده در انتخاب بهترین روش درمان برای نوجوان بیمار توجه ویژهای داشته باشد. اگر خانواده اطلاعات کافی درباره این اختلال داشته باشد و از بیمار حمایت کند، معمولاً نوجوان بهبودی بهتری تجربه خواهد کرد. تحقیقات اخیر درباره درمان متمرکز بر خانواده (FFT) نشان داده است که مدیریت مناسب این اختلال توسط خانواده میتواند پیشآگاهی کودک را بهبود بخشد. در نهایت، فایده این روش برای خانواده غیرمستقیم است: وقتی اعضای خانواده به بیمارانی مانند حمید کمک میکنند، علائم کاهش مییابد و زندگی درون خانه بهطور کلی اختلالات کمتری را تجربه خواهد کرد.